بررسی اچ‌تی‌سی U Ultra: فقط خوب بودن کافی نیست!

عصر کالا- پس از حضور آخرین پرچم‌دار اچ‌تی‌سی در بازار یعنی مدل ۱۰، این کمپانی مشهور تایوانی اقدام به عرضه محصول توانمند دیگری کرد که نامی متفاوت را به دنبال خودش یدک می‌کشید.

بررسی اچ‌تی‌سی U Ultra: فقط خوب بودن کافی نیست!
نسخه قابل چاپ
يکشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۰:۰۰

     به گزارش پایگاه خبری «عصرکالا» به نقل از آی تی رسانه؛ دو گوشی اچ‌تی‌سی U Ultra و U Play، اسمارت فون‌های جدید هستند که مدل نخست یک محصول تمام عیار و قدرتمند بوده و دومی سعی کرده تا با بهایی مناسب‌تر و البته امکاناتی کم‌تر، جامعه هدف متفاوتی را انتخاب کند.

    چندی پیش گوشی قوی‌تر و بزرگ‌تر، یعنی U Ultra از طریق دفتر مرکزی این شرکت در اختیار ما قرار گرفت تا بررسی جامعی از این دستگاه داشته باشیم. اما از آنجایی که دوست نداشتیم تا کیفیت را فدای سرعت کنیم، مدتی صبر کردیم تا با تمام جوانب و کارایی دستگاه آشنا شویم. به شخصه اعتقاد دارم که برای بررسی کامل و دقیق یک گوشی، بایستی حداقل 15 روزی را با آن زندگی کرد! زیرا اگر قرار باشد که در همان روزهای نخست بررسی آن را نوشت، شاید بیشتر به یک هندزآن و بررسی غیر دقیق شبیه شود که در بسیاری از موارد، راهنمای کاملی برای خریداران و علاقه‌مندان به آن محصول نخواهد بود.

    پس تصمیم گرفتم که U Ultra را به عنوان یار اصلی خودم انتخاب کرده و تمام لحظاتم را که اکثرش هم در دوران عید نوروز بود، با آن به اشتراک بگذارم و در آخر ببینم آیا این محصول جدید تایوانی، می‌تواند دل مرا برباید یا آنکه بایستی به همان یار قدیمی‌ام که چند وقتی‌ست در کشوی دفتر مشغول استراحت است، بازگردم؟

    طراحی
    پیش از آنکه اچ‌تی‌سی یو اولترا را به‌دست بگیرم، دو گوشی را برای چند ماه امتحان کرده بودم، یکی سایز 6 اینچی داشت و دیگری 5.2 اینچی بود! اما از لحاظ ابعاد هر دو در بهترین شرایط به‌سر می‌بردند و برای همین وقتی که یو اولترا را به‌دست گرفتم، احساس کمی بزرگی (البته نه از نظر شخصیتی!) کردم. به‌خصوص به دلیل وجود نمایشگر دوم که بر ارتفاع دستگاه می‌افزود، این احساس فزونی گرفت و جالب اینجاست که وقتی آن را در کنار محصول 6 اینچی گذاشتم، دیدم یو اولترا قد بلندتری دارد!

    در واقع اچ‌تی‌سی چندان به حاشیه‌های بالا و پایین این محصول توجه نکرده و تا جایی که توانسته، فرزند جدیدش را دیلاق آفریده است! شاید تصور کرده که قد بلند برایش بخت بلند می‌آورد، اما نمی‌دانست که این روزها، نان را در جای دیگری جستجو می‌کنند و سازندگانی چون سامسونگ، ال‌جی و حتی شیائومی، نیک فهمیده‌اند که هیچ‌کس حاشیه را دوست ندارد! حتی زمزمه‌های حضور آی‌فون بعدی با حاشیه‌های کم بسیار به گوش می‌رسد و برای همین قد بلند یو اولترا، شاید بیشتر در نگاه سازنده‌اش چشم‌نواز باشد!

    اما اگر نگاهی به جنس بدنه و کیفیت ساخت بیندازیم، بایستی اذعان کرد که یو اولترا به‌راستی لاکچری است! بدنه‌ای که سراسر با شیشه مستحکم و شیک گوریلا گلس نسخه 5 پوشیده شده و ایرادی بر این کیفیت نمی‌توان وارد دانست، مگر جذب اثر انگشت و کثیفی که البته در حد اعلایش قرار دارد! بایستی گفت که یو اولترا مانند یک رولز رویس است، ابعادی بزرگ دارد، برای همین راندنش سخت است، زود کثیف می‌شود زیرا متالیک است، وزن زیادش در دست احساس می‌گردد چون غول پیکر است اما با همه این‌ها، شما نیک می‌دانید که این یک اچ‌تی‌سی با اصالت است!

    در سمت راست تک کلید پاور به همراه دکمه یک‌پارچه صدا دیده می‌شود و کلید اختصاصی خانه که نقش سنسور اثر انگشت را هم بازی می‌کند، در زیر نمایشگر جای خوش کرده است و همچون برادر بزرگ‌تر خودش یعنی اچ‌تی‌سی 10، قابل فشرده شدن نیست. دو کلید بازگشت و مالتی تسکینگ نیز در دو طرف آن حضور دارند و همگی در حاشیه زیر نمایشگر قرار گرفته‌اند، اما چون تقارن خوبی نداشته و در وسط این جایگاه حضور ندارند، ممکن است که در پیدا کردن‌شان دچار مشکل شوید.

    واقعا نمی‌دانم طراح اچ‌تی‌سی با خودش چه فکری کرده که این کلیدها را کمی پایین‌تر از آنجایی که انتظارش را دارید، قرار داده و بارها خواستم دشنامی را نثارش کنم اما ادب و فرهنگ جلویم را گرفت!

    از آنجایی که گوشی استعداد زیادی در جذب اثر انگشت دارد و البته به علت اندام بزرگ و وزن نسبتا زیاد، مستعد سقوط از دستان‌تان است، سازنده یک قاب کریستالی را هم درون جعبه گوشی قرار داده که توصیه می‌کنم در همان ابتدا از آن استفاده کنید. جالب اینجاست من که هیچ‌گاه برای گوشی‌هایم هیچ لوازم جانبی خاصی نمی‌گیرم، مجاب به استفاده از آن شدم چون نگران بودم که مبادا این زیبای لاکچری را زخمی کرده و اندوهی که یک بار در زمان بررسی اچ‌تی‌سی وان M8 به آن دچار شدم، بار دیگر گریبانم را بگیرد!

    البته استفاده از این قاب یک مزیت دیگری هم دارد، وقتی شما گوشی را به پشت برمی‌گردانید، متوجه می‌شوید که لنز دوربین، از سطح آن برآمده‌تر است و وجود این قاب، باعث می‌شود کا بدنه پشتی در یک راستا قرار گرفته و برای همین از زخمی شدن شیشه دوربین تا حد زیادی جلوگیری شود، اگرچه پس از مدت کوتاهی، در زیر قاب و اطراف لنز دوربین، کثیفی زیادی جمع می‌شود و تاثیر منفی بر چهره گوشی می‌گذارد.

    حضور دو فلاش LED و فوکوس لیزری در کنار لنز مربعی شکل، به‌خوبی خودنمایی می‌کند و قاب به‌شکلی طراحی شده که جلوی ورودی سیم‌کارت (و کارت حافظه جانبی) را گرفته و برای دسترسی به این بخش نیاز دارید تا قاب را در بیاورید و البته چه کار طاقت فرسایی! زیرا به قدری سفت یو اولترا را می‌چسبد که جدا کردنش از آن، به مانند ایجاد فراق بین یک مادر و فرزند می‌ماند و بایستی تلاش زیادی متحمل شوید تا به موفقیت دست یابید.

    چه چیزی را در طراحی اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    جنس بدنه در گوشی را دوست داشتم، زیرا این گونه القا می‌کرد که شما یک کالای پریمیوم را در دست گرفته‌اید. سطح کاملا مشکی نمایشگر بر ابهت دستگاه می‌افزاید و طراحی کلید خانه، به شکل خوب و ماهرانه‌ای انجام شده است. زبری کلید پاور هم سبب می‌شود علی‌رغم کوچک بودن، به سرعت بتوان آن را پیدا کرد و با نگاه به سطح صیقلی و صاف گوشی در پشت، از زیبایی آن لذت برد (البته اگر قاب را بر رویش نگذاشته باشید).

    چه چیزی را در طراحی اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    حاشیه‌های زیاد در بالا و پایین نمایشگر، برایم آزار دهنده بود. ضمن آنکه قرار گرفتن دو کلید لمسی با فاصله نسبتا زیاد با نمایشگر و البته تقارن نامعقول، سبب می‌شد تا گاهی در یافتن آن‌ها دچار مشکل شوم و در هنگام بازی کردن (به‌خصوص زمانی که گوشی را به صورت افقی گرفته‌ام)، به اشتباه دستم به آن‌ها برخورد نماید و آه بلندی از فرط عصبانیت بکشم (به‌خصوص اگر مشغول بازی آنلاین بوده باشم!).

    از آنجایی که کلید برگشت در سمت چپ قرار گرفته، برای افراد راست دست استفاده از آن چندان ساده نبوده و سبب می‌شود که گاهی اوقات مجبور به استفاده از دو دست خود در استفاده از یو اولترا شوید. به طراح قاب گوشی هم بایستی لقب نابغه را اعطا کرد، زیرا علاوه بر سفتی بیش از حد قاب، از زیر آن در بخش بالا و پایین دستگاه، گرد و غبار به‌خوبی عبور کرده و پس از چند روز، گوشی نقش جاروبرقی را برایتان بازی کرده و کثیفی اطراف را به زیر قاب جمع می‌کند! این مورد را هم بیفزایم که به‌نظرم کمی کلیدهای صدا سفت هستند و جا داشت که سازنده کمی با ملایمت بیشتری آن‌ها را می‌ساخت!

    نمایشگر
    اچ‌تی‌سی جز آن دسته از کمپانی‌هایی بود که علاقه زیادی به استفاده از نمایشگر با وضوح تصویر QHD از خودش نشان نمی‌داد اما سرانجام تصمیم گرفت به جمع این بیهوده سازان بپیوندد! جایی که چشم انسان قادر به تشخیص تعداد پیکسل‌ها نبوده و صرفا برای یک رقابت عددی، کمپانی‌ها در آن وارد می‌شوند.

    یو اولترا از یک نمایشگر غول پیکر 5.7 اینچی بهره می‌گیرد که به واسطه تعداد چند میلیونی پیکسل‌ها، چگالی آن در هر اینچ به 513 می‌رسد تا بدانید که از نیاز متوسط هر چشمی بیشتر است، مگر آنکه عادت داشته باشید با میکروسکوپ به گوشی خودتان بنگرید!

    فناوری مورد استفاده در این نمایشگر، ال‌سی‌دی است که اچ‌تی‌سی از عنوان سوپر ال‌سی‌دی 5 در آن بهره می‌گیرد و بایستی اذعان کرد که کیفیت تحسین برانگیزی دارد. زمانی که برای بار نخست گوشی را روشن کردم، برای لحظاتی بین LCD و AMOLED بودن آن شک کردم، زیرا به‌قدری کنتراست خوب و مشکی عمیقی داشت، که چشم را حتی تا لحظاتی به شک می‌انداخت.

    در نگاه از زاویه‌ها، کیفیت نمایشگر همچنان حفظ می‌شود و حتی در زیر نور مستقیم آفتاب، خوانایی قابل قبولی دارد و در کل بایستی یکی از فاکتورهای خوب در این گوشی را، همین نمایشگرش دانست که البته یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های هر گوشی لمسی است.

    برای مقایسه بهتر، یو اولترا را در کنار گوشی اوپو R7 Plus با نمایشگر AMOLED و وضوح تصویر فول اچ‌دی قرار دادیم تا کیفیت نمایشگر را خودتان بهتر ارزیابی نمایید.

     

    اما یو اولترا در این قسمت تفاوتی دارد که برای نخستین بار در بین گوشی‌های اچ‌تی‌سی به‌کار گرفته شده است و پیش از این، دو اسمارت‌فون ال‌جی V10 و V20 از چنین خصیصه‌ای بهره می‌گرفتند. وجود یک نمایشگر دوم که به صورت نواری نسبتا باریک در بالای مانیتور اصلی کار گذاشته شده است، یک عامل متمایز کننده در بین محصولات اچ‌تی‌سی بوده و البته کم‌تر مدلی را در بازار می‌توان با این خصیصه یافت.

    کیفیت این نمایشگر هم مانند بخش اصلی بالاست، در آن نوتیفیکیشن‌های مختلفی نمایش داده می‌شود و می‌توانید حتی آن را شخصی سازی کنید. مثلا 6 اپلیکیشن پرکاربردتر خودتان را در آن قرار دهید و یا 6 نفر از مخاطبین‌تان را برای دسترسی سریع‌تر، در این بخش وارد کنید. همچنین مواردی چون نشان دادن وضعیت آب و هوا یا تقویم هم در آن نمایش داده می‌شود که همگی از طریق سوایپ کردن، ظاهر خواهد شد. البته در حالت عادی، وظیفه اصلی این نوار، نشان دادن زمان است که با برداشتن گوشی، به صورت اتوماتیک نمایش داده می‌شود و حتی در آپدیت جدید، وضعیت باتری نیز در آن نمایان شده است.

    با حضور هر اعلان جدید برای برنامه‌هایی چون تلگرام، جی‌میل، واتس اپ، اینستاگرام و… به شما در این نوار پیغامی نمایش داده می‌شود و البته می‌توانید تنظیم کنید که تا چه میزان از متن را نشان دهد. مثلا فقط به شما اعلام کند که پیغامی آمده و پس از باز شدن قفل گوشی، شرح کامل ماوقع را ببینید یا شما از دسته انسان‌های روشن فکر هستید و از همان ابتدا اجازه می‌دهید که اطلاعات بیشتری در این نمایشگر دوم ظاهر شود!

    در کل وجود این نمایشگر خوب است اما چندان هم هیجان انگیز نیست! تجربه ال‌جی در مدل‌های سری V به‌خوبی میزان استقبال بازار از وجود این بخش را نشان داده و اچ‌تی‌سی کار جدید یا خارق‌العاده‌ای نکرده است. ضمن اینکه بخش نمایشگر دوم در تنظیمات گوشی، اختیارات چندانی را به شما نمی‌دهد و خیلی بهتر بود که شخصی سازی بیشتری را می‌شد بر روی این بخش اعمال کرد. شاید وجود برخی از اپلیکیشن‌ها، بتواند چنین قابلیتی را بدان بیفزاید.

    چه چیزی را در نمایشگر اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    کیفیت! در واقع فاکتور اصلی در ساخت یک نمایشگر را بایستی همین واژه دانست که سازنده به‌خوبی در این پرچم‌دارش پیاده کرده است. شاید گاهی احساس کنید که نسبت به یک نمایشگر AMOLED کنتراست کم‌تر یا مشکی عمیق‌تری ندارد اما تردیدی نداشته باشید که یکی از بهترین ال‌سی‌دی‌ها را در دستان خودتان دارید.

    وجود نمایشگر دوم هم به‌نوعی نقش زیرنویس که البته اینجا بالانویس شده را برای شما بازی می‌کند و بسته به سلیقه کاربر، می‌تواند متفاوت عمل کند. مثلا اگر شما یک گیمر هستید، در حین بازی کردن از سایر اعلانات باخبر می‌شوید و قاعدتا یک آپشن مفید است، اما اگر یک فرد تارک و تنها از دنیا باشید، دیگر وجود نمایشگر دوم و سوم هم تغییر چندانی در نحوه کاربری‌تان از گوشی نخواهد داد!

    چه چیزی را در نمایشگر اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    وجود نمایشگر دوم سبب شده تا ارتفاع گوشی به شکل عجیبی افزایش داشته باشد! از آنجایی که اچ‌تی‌سی چندان در بخش طراحی از خودش سلیقه به خرج نداده، حاشیه بالای دستگاه بر این امر دامن بیشتری زده و خلاصه گاهی ممکن است احساس کنید که یک نردبان در دست گرفته‌اید! از سوی دیگر، میزان شخصی سازی نمایشگر دوم و تنظیمات موجود در دستگاه، کم‌تر از حد انتظارتان است.

    سخت‌افزار
    وقتی ال‌جی برای پرچم‌دار جدیدش از اسنپدراگون 821 استفاده می‌کند، پس نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که اچ‌تی‌سی برای محصولی قدیمی‌تر، از نسخه 835 استفاده کرده باشد و برای همین 821 هم بایستی به آن احسنت گفت! در کنار این چیپست قدرتمند 4 هسته‌ای، استفاده از 4 گیگابایت رم و 64 گیگابایت حافظه داخلی، مجموعه توانمندی می‌سازد که بدون شک نیاز هر کاربری در این کره خاکی را برآورده می‌سازد! در واقع هیچ بازی و برنامه‌ای نیست که بر روی این محصول غول پیکر اچ‌تی‌سی قابلیت اجرا نداشته باشد و از آنجایی که دستگاه علاوه بر 64 گیگابایت، از کارت حافظه جانبی نیز پشتیبانی می‌کند، پس از این نظر هم دچار کمبود نخواهید شد.

    اسلات مورد استفاده برای مموری کارت، به‌صورت مشترک با سیم‌کارت دوم است و شما این توانایی (و یا محدودیت) را دارید که یا یک گوشی دو سیم‌کارت بدون کارت حافظه داشته باشید یا یک محصول تک سیم‌کارت با کارت حافظه!

    برای آنکه ببینیم عملکرد گوشی در مقایسه با سایر رقبا چگونه است، بهترین کار استفاده از برخی برنامه‌های بنچمارک استاندارد در این حوزه خواهد بود که ما نیز از برخی از آن‌ها استفاده کردیم، البته با علم بر این موضوع که صرف چند امتیاز بالاتر یا پایین‌تر، سبب تفاوت فاحشی بین گوشی‌های موجود نخواهد شد و شاید این داستان بیشتر یک کل کل بی‌فایده بین چندین غولی باشد که نهایت کاری که همه آن‌ها باید بکنند، این است که فقط یک وزنه 10 کیلویی را بالای سر ببرند، حالا اینکه یکی از آن‌ها چند دهم ثانیه سریع‌تر انجام دهد، تفاوت ملموسی را برای کاربر ایجاد نمی‌کند.

    برای این بخش ابتدا از برنامه مشهور انتوتو، آخرین نسخه موجود استفاده کردیم، سپس نتیجه به‌دست آمده را با سایر امتیازات گوشی‌ها سنجیدیم (که زحمتش را خود برنامه کشید!). تصویر زیر به‌خوبی نشان می‌دهد که یو اولترا در چه جایگاهی قرار گرفته و شاید امتیاز به‌دست آمده برای آن چندان هم دلچسب نباشد.

    در گام بعدی به سراغ آزمون سه مرحله Vellamo رفتیم که انواع و اقسام بلا را بر سر گوشی آورده و سپس امتیازی را به آن اعطا می‌کند. تصویر زیر، نمره به‌دست امده توسط یو اولترا و مقایسه‌اش با برخی دیگر از گوشی‌های بازار است.

    در آزمون آخر هم از گیک بنچ 4 استفاده کردیم که به توانایی هسته‌های به صورت تک و مالتی می‌پردازد. تصویر زیر به‌خوبی نشان می‌دهد عملکرد یو اولترا در کل چگونه بوده است.

     

    اگر به بازی کردن با گوشی هم علاقه زیادی دارید، بایستی بگویم که اگر بتوانید با محل جای‌گیری کلیدهای لمسی کنار بیایید، یو اولترا یک دیوایس ایده‌آل برای شماست! زیرا علاوه بر آنکه قدرت بالایی دارد، در هنگام اجرای حتی سنگین‌ترین بازی‌ها، دمای بدنش از حد مشخصی فراتر نرفته و با کنترل مناسب بر روی اعصابش، داغ نمی‌کند! تنها شما مقداری گرما احساس می‌کند که با توجه به آدرنالین ناشی از هیجان، برای گوشی هم طبیعی است!

     

    چه چیزی را در سخت‌افزار اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    مجموعه سخت‌افزاری کامل که شامل هسته‌های قدرتمند کریو، واحد گرافیکی آدرنو 530 و 4 گیگابایت رم می‌شود، سبب شده بود تا هیچ‌گاه کوچک‌ترین لگ یا کندی را عملکرد دستگاه نبینم. در واقع یو اولترا به‌قدری روان بود که حتی به ذهنم هم خطور نکرد که ای‌کاش اسنپدراگون 835 بر روی این مدل نصب شده بود. خوشبختانه دما هم در این اسمارت‌فون به نحو مطلوبی کنترل شده است و دیگر خاطرات تلخ وان M9 در این محصول تکرار نمی‌شود.

    چه چیزی را در سخت‌افزار اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    با نگاهی به نتایج بنچمارک‌ها، می‌توان فهمید که شاید کمی نسبت به محصولات هم رده، عدد کم‌تری را این گوشی به‌دست آورده باشد، اما از آنجایی که عملکرد کلی آن عالی‌ست، پس نباید چندان وقعی بدان نهاد، مگر آنکه اهل کل کل باشید و بخواهید امتیاز بنچمارک گوشی خودتان را به رخ سایرین بکشید!

    دوربین
    اچ‌تی‌سی پس از عرضه سه نسل از پرچم‌دارانش، انتقادات زیادی را در بخش دوربین متوجه خود دید و بنابراین تصمیم گرفت تا از فناوری اولتراپیکسل که خیلی هم بر آن می‌بالید، در دوربین اصلی فاصله گرفته و به‌دنبال کیفیت واقعی برود.

    نتیجه این تلاش‌ها در اچ‌تی‌سی 10 پدیدار شد و این گوشی توانست با کسب نمرات بالا در آزمون‌های عکاسی، به‌خوبی ثابت کند که این شرکت سرانجام به نتیجه مطلوب در این قسمت پرطرفدار و حیاتی دست یافته است.

    با نگاهی به مشخصات دوربین اصلی در یو اولترا، متوجه می‌شویم که موفقیت‌های پرچم‌دار کوچک‌تر به‌خوبی در آن متبلور شده است. استفاده از یک نمونه 12 مگاپیکسلی با دهانه دیافراگم f/1.8 و پیکسل‌های بزرگ 1.55 میکرونی، نشان از شرایطی خوب بر روی کاغذ دارد، ضمن آنکه همیاری لرزش‌گیر اپتیکال، تشخیص فاز هایبرید و فوکوس لیزری با این دوربین، مجموعه‌ای توانمند را ساخته است.

    به شخصه در هنگام عکاسی با دوربین به‌خصوص با نور کافی، از یو اولترا رضایت کامل داشتم. تصاویر شارپ، واضح و با رنگ بندی دقیق بود و کاربر را به گرفتن عکس‌های بیشتر ترغیب می‌کرد.

     

     

     

    ضمن اینکه رابط کاربری دوربین این گوشی یکی از بهترین‌هاست! با دو بار فشردن کلید پاور، به سرعت وارد دوربین می‌شوید، کلیدهای میان‌بر در بهترین حالت خودشان تعبیه شده‌اند و خیلی کم پیش می‌آید که در پیدا کردن گزینه‌ای، دچار سردرگمی شوید. سوییج بین حالت فیلم‌برداری و سلفی هم به‌ خوبی صورت می‌گیرد و خلاصه همه چیز درست همان جایی است که باید باشد!

    دوربین سلفی مورد استفاده، یک نمونه 16 مگاپیکسلی است که البته فناوری اولترا پیکسل این بار در آن استفاده شده که باعث می‌شود هر 4 پیکسل تبدیل به 1 پیکسل شده و خروجی تصویر شما یک نمونه 4 مگاپیکسلی اما با کیفیت و شارپنس بالاتر شود. این فناوری کمک می‌کند تا در نور کم، تصاویر نویز کم‌تری داشته باشند، اگرچه خالی از نویز نیز نخواهند بود.

    در بخش فیلم‌برداری، از کیفیت 4K برخوردار هستید و صدا حتی به‌صورت 3D (اسمی که سازنده برایش گذاشته) ضبط می‌شود و البته بایستی آن را با هدفون‌های خود دستگاه گوش کنید تا متوجه خاص بودنش شوید. در کل کیفیت فیلم‌برداری در حد رضایت بخشی قرار دارد و صدا و تصویر هر دو در حدی ستودنی ضبط می‌شوند.

    چه چیزی را در دوربین اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    عکاسی با یو اولترا برایم جذاب بود. از همان لحظه ثبت نخستین عکس متوجه شدم که به این اسمارت فون می‌شود اعتماد کرد! به‌خصوص اگر نور کافی وجود داشته باشد، همه چیز در حد عالی ثبت شده و شما به دوربین گوشی‌تان می‌بالید! رابط کاربری دستگاه هم عالی است و با آنکه یکی از طرفداران سنس نیستم، اما این بخش از آن را می‌ستایم!

    چه چیزی را در دوربین اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    وقتی که نور کم می‌شود، کمی نویز وارد تصاویر می‌شود که البته به حد آزار دهنده‌ای نمی‌رسد. از سوی دیگر، برآمدگی لنز دوربین که بایستی گوش طراح را به‌خاطرش پیچاند، می‌تواند در بلند مدت سبب خش برداشتن این بخش دوست داشتنی از دستگاه شود.

    رابط کاربری
    اعتقاد دارم در طی سال‌های آپدیت شدن اندروید به نسخه‌های بالاتر، آن قدری که پوسته خام اندروید رشد داشته است، اینترفیس سازندگان پیشرفت نکرده و این امر در ارتباط با تمامی سازندگان کم و بیش صادق است.

    رابط کاربری سنس، یکی از قدیمی‌ترین اینترفیس‌های عرضه شده برای گوشی‌های اندرویدی است که در زمان خودش، حتی یک انقلاب به حساب می‌آمد، اما رفته رفته و با گذشت زمان، این انقلاب کمی رنگ و بوی کهنگی گرفت و سازنده نتوانست به‌خوبی آن را به‌روز کند و نتیجه آن شد تا سنس تبدیل به یک اینترفیس بی‌روح شود!

    در یو اولترا، اچ‌تی‌سی از آخرین نسخه این اینترفیس استفاده کرده که با اندروید نسخه 7 آمیخته گشته و به همین خاطر امکانات نسبتا زیادی دارد، اما همچنان شما را به شور و شوق نمی‌آورد و شاید در بهترین حالت بتوانید لبخند بزنید و بگویید: خوشحالم که رابط کاربری بی‌نقصی دارم!

    در سنس همچنان برخی از اپلیکیشن‌های اچ‌تی‌سی چون بلینک فید دیده می‌شود که می‌توانید آن را بسته به علاقه خودتان شخصی سازی نمایید، تلاش هم شده در تنظیمات، دست کاربر نسبت به گذشته کمی بازتر باشد تا بتواند آن را بسته به سلیقه‌اش، تنظیم نماید و یا اپلیکیشنی با نام Sense Companion در بطن دستگاه گنجانده شده که به نوعی یک دستیار محسوب می‌شود اما عملکرد چندان خاص و متفاوتی از آن نمی‌توان دید! در واقع وظیفه‌اش این است تا به شما برخی توصیه‌ها را بسته به شرایط زندگی و حتی نحوه کاربری‌تان بکند. مثلا اگر هوا بارانی است، به شما پیشنهاد دهد که چتر با خودتان ببرید یا اگر دایما دارای کمبود شارژ می‌شوید، یادآوری نماید که پاوربانک را همراه داشته باشید. ایده کلی این کار خوب است، به شرطی که واقعا انجام پذیرد، امری که در طی 20 روز استفاده از گوشی، شاهدش نبودم و به نظر می‌رسید که من باید به آن چیزی یاد می‌دادم یا توصیه‌ای می‌کردم!

    چه چیزی را در رابط کاربری اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    همان طور که پیش‌تر اشاره کرده بودم، برخی قسمت‌های این رابط کاربری چون دوربین، بسیار کامل است. در واقع اچ‌تی‌سی تلاش زیادی کرده تا به واسطه ساده چینی، همه چیز را بی‌نقص طراحی کند و بایستی کارش را در این بخش ستود. ضمن آنکه شاهد هیچ کندی و لگ زدنی در کار اینترفیس نبودم و عملکرد بلینک فید را هم در اطلاع رسانی‌اش دوست داشتم، اگرچه گاهی اوقات احساس می‌کردم که اخبار روز را چندان هم سریع به‌دستم نمی‌رساند!

    چه چیزی را در رابط کاربری اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    بیشتر قسمت‌های این رابط کاربری بی‌روح است و برخلاف اسم سنس که به معنی احساس است، بایستی گفت این رابط کاربری احساس ندارد! حالت حرکت در منو را هم که بایستی به صورت عمودی و با یک بک گراند مشکی در آن سوایپ کرد، از همان ابتدا دوست نداشتم و البته شاید این یک نظر  شخصی باشد ولی به‌شخصه ترجیح می‌دادم که حداقل اچ‌تی‌سی این امکان را به کاربر می‌داد تا طریقه سوایپ کردنش را خودش انتخاب کند.

    صدا
    به‌خاطر دارم که نخستین گوشی از سری وان که عنوان M7 بدان اهدا شد، دارای دو اسپیکر با حفره‌های نسبتا زیاد در بالا و پایین دستگاه بود که وجود حاشیه‌های زیاد دستگاه را هم تا حدی توجیه می‌کرد و از سوی دیگر، صدایی دلپذیر با تفکیک پذیری بالا تولید می‌نمود. این روند در دو مدل M8 و M9 هم حفظ شد تا آنکه اچ‌تی‌سی رویه را در مدل 10 تا حدی عوض کرد اما جالب آنکه همچنان این حاشیه‌های زیاد را حفظ کرد! رویه‌ای که به‌نظر می‌رسد در یو اولترا هم پیاده شده و شاهد یک اسپیکر در بخش بالایی و دیگری در پایین دستگاه هستیم که از نظر حجم و کیفیت صدا، در حد قابل قبولی قرار دارند اما زیبایی بلندگوهای محصولات سری وان را ندارند!

    در این بخش، اچ‌تی‌سی یک گناه نابخشودنی نیز مرتکب شده و آن حذف درگاه 3.5 میلی‌متری صداست! این شرکت تایوانی که روزگاری به عنوان یک کمپانی خلاق و پیشرو مشهور بود، به‌نظر می‌رسد که این بار از اپل الگوبرداری نموده و با آنکه کمپانی‌های بزرگی چون سامسونگ، ال‌جی و سونی همچنان این بخش ارزشمند را حفظ کرده‌اند، بدون دلیل خاصی آن را حذف نموده و هیچ اتفاق خاصی هم در طراحی دستگاه صورت نداده است! در این بخش شما بایستی یا از هدفون بلوتوث استفاده کنید یا از نمونه‌ای بهره ببرید که دارای پورت یواس‌بی تایپ C بوده و به نوعی با محل شارژ گوشی و همچنین اتصال به کامپیوتر مشترک است.

    کیفیت هدفون‌های قرار داده شده در جعبه را بایستی اذعان کرد که بالاست! نکته جالب توجه، در زمان متصل کردن آن‌ها به گوشی بازمی‌گردد که به صورت خودکار میزان سر و صدای محیط اطراف توسط یو اولترا سنجیده شده و بهترین تنظیم صوتی برای گوش شما انجام می‌پذیرد. در کل صدا در این گوشی با استفاده از فناوری بوم ساند و USonic، ضبط 3D با 4 میکروفن و لایسنس صدای Hi-Res بالاست و اگر اشتباهاتی چون حذف جک 3.5 میلی‌متری صورت نمی‌پذیرفت، این قسمت را نیز می‌توانستیم به عنوان یکی از بخش‌های توانمند دستگاه در نظر بگیریم.

     

    چه چیزی را در صدای اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    کیفیت صدای اسپیکرها بالاست، ضبط هم به‌خوبی انجام می‌شود و با قرار گرفتن دست در حالات مختلف، صدا را از دست نخواهید داد. در آن سمت کیفیت صدای هدفون و به‌خصوص تنظیم کردن آن نسبت به محیط اطراف را بسیار دوست داشتم. هدفون‌ها به‌خوبی در گوش قرار می‌گیرد و حجم و کیفیت بالایی هم دارد.

    چه چیزی را در صدای اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    یک ‌بار قصد داشتم تا در محیطی که در آن سکوت حکم‌فرما بود، برنامه‌ای را ببینم و بدین خاطر بایستی هدفون را وصل می‌کردم. شارژ گوشی هم کم بود و بایستی هم‌زمان یو اولترا را به شارژر یا پاوربانک متصل می‌نمودم که درست در هنگام آغاز برنامه به خاطر آوردم که ای دل غافل؛ باید بین هدفون و شارژ فقط یکی را برگزینم و در همین جا بود که آهی بر سر این بی‌تدبیری سازنده کشیدم و برای بانی‌اش (که احتمالا اپل است!) طلب شفاعت نمودم! البته یک بخش دیگر در ارتباط با صدا که دوست نداشتم، لول بندی نامناسب آن است. به‌طور مثال زمانی که شما می‌خواهید بازی کنید، 15 مرحله از بین قطع تا اوج صدا وجود دارد اما همان مرحله نخست افزایش صدا در حدی است که اکثر اوقات مجبور بودم که صدا را کلا قطع کنم زیرا همین لول پایین هم به‌خوبی توسط اطرافیان شنیده می‌شد!

    باتری
    این روزها که تلفن همراه تبدیل به یک سرگرمی و حتی بالاتر از آن، یک دغدغه و وابستگی برای کاربران بسیار زیادی شده است، پس هرچه بیشتر روشن ماندنش، یک اصل حیاتی محسوب می‌شود.

    خب در اینجا ما با با یک نمایشگر غول پیکر 5.7 اینچی در کنار مانیتور دوم طرف هستیم که قاعدتا انرژی زیادی را طلب می‌کنند. وجود یک باتری 3000 میلی‌آمپری، حداقل بر روی کاغذ، امیدواری چندانی را به ما نمی‌دهد.

    برایم جالب بود زمانی که برخی از بررسی‌ها درباره یو اولترا را می‌خواندم، برخی از منابع درباره باتری‌اش به‌به و چه‌چه کرده بودند و بعضی در مقابل، آن را نقطه ضعف دستگاه دانستند! برایم این همه تناقض عجیب بود، آن هم در ارتباط با چیزی که بر پایه یک سری استاندارد تعریف می‌شود و نظر شخصی نمی‌تواند تاثیر چندانی داشته باشد.

    اما پس از 20 روز استفاده از یو اولترا، متوجه چند نکته شدم! اگر گوشی را در حالت تک سیم کارت و استفاده نسبتا کم از نمایشگر دوم به کار ببرم، عمر باتری تقریبا در حالت ایده آل خواهد بود اما از آنجایی که عادت به استفاده از دو سیم کارت آن هم با اینترنت همیشه متصل دارم، باتری سریع‌تر از آن چیزی که انتظار داشتم به پایان می‌رسید و حتی در میانه‌های روز مجبور بودم آن را به شارژر متصل کنم که به لطف فناوری شارژ سریع کوالکام، به سرعت احیا می‌شد.

    این محصول اچ‌تی‌سی برای وب‌گردی در حدود 8 ساعت دوام می‌آورد و این رقم در تماشای کلیپ، کمی بیشتر از 7.30 دقیقه خواهد بود که در مجموع یک حد میانه برآورد می‌شود.

    چه چیزی را در باتری اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    شارژ سریع! حداقل می‌دانستم اگر قرار بر اتمام سریع باتری است، به جایش در زمان نسبتا کوتاهی، آن را باز پس می‌گیرم! ضمن اینکه استفاده از درگاه یواس‌بی تایپ C که البته این روزها تبدیل به یک استاندارد شده است، از دیگر محاسن در ارتباط با شارژ شدن دستگاه است.

    چه چیزی را در باتری اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    با توجه به اندازه نسبتا بزرگ و وزن زیاد، انتظار داشتم که اچ‌تی‌سی از یک باتری با حجم بالاتر بهره بگیرد و از آنجایی که استفاده زیادی از تلفن همراهم دارم، در کل باتری گوشی بیشتر از آنکه لبخند را به لبانم بیاورد، اخم را بر ابروانم جای می‌داد!

    سایر امکانات
    وقتی گوشی را در دست بگیرید و از همه جهات به آن بنگرید، متوجه می‌شوید که امکانات زیادی دارد اما همه چیز هم در آن نیست! عدم وجود قابلیت‌هایی چون ضد آب بودن، شارژ بدون سیم، درگاه مادون قرمز و… نشان می‌دهد که تمرکز سازنده بیشتر در رعایت اصول بوده تا فروع و قاعدتا برای یک گوشی همه چیز تمام، این امر را نمی‌توان ستود.

    عملکرد سنسور اثر انگشت بسیار سریع و و دقیق است، به نحوی که با تنظیم انگشت (یا انگشتان) مدنظرتان، در کسری از ثانیه و درصد خطای بسیار پایین، قفل دستگاه باز می‌شود.

    یو اولترا علاوه بر نسخه 64 گیگابایتی، یک ورژن 128 گیگابایتی نیز دارد که ظاهرا به‌جای استفاده از شیشه گوریلا گلس 5، با سافایر پوشیده شده، امری که تا حد زیادی ابهام آمیز و مایه تعجب است. زیرا پیش از این دیده بودیم که رم گوشی یا رنگش در نسخه‌های مختلف تغییر داشته باشد اما اینکه مدل شیشه‌اش عوض شود، در نوع خودش یک حرکت جدید محسوب می‌شود!

    گوشی به‌صورت پیش فرض قادر به فعالیت در تمام شبکه‌های مخابراتی است و از استاندارد شبکه‌های بی‌سیم هم به‌خوبی پشتیبانی می‌کند. در طی مدت استفاده، خوشبختانه پایداری مناسبی در اتصال به شبکه بی‌سیم داشت و کیفیت مکالمه و قدرت آنتن‌دهی‌اش هم مطلوب بود. فقط در هنگام سوییچ کردن بین سیم‌ کارت‌ها یا فعال‌سازی آن‌ها، کمی در وصل شدن اولیه کند عمل می‌کند که با توجه به عدم نیاز زیاد کاربران به چنین امری در طی مدت استفاده، مورد مهمی محسوب نمی‌شود.

     

    چه چیزی را در سایر امکانات اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست داشتم؟

    با آنکه دوست دارم کلید هوم قابلیت فشردن را داشته باشد، اما دقت و کیفیت کلید یو اولترا را پسندیدم. حتی میزان ویبره دستگاه در حد معقولی بود و وجود 64 گیگابایت حافظه داخلی، تقریبا توانایی جوابگویی به تمام نیازهایم را داشت. وجود یک قاب کریستالی محافظ درون جعبه هم شما را از گشتن برای پیدا کردن اکسسوری مجزا بی‌نیاز می‌کند، مگر آنکه به طرح دیگری علاقه داشته باشید.

    چه چیزی را در سایر امکانات اچ‌تی‌سی یو اولترا دوست نداشتم؟

    خیلی دلم می‌‌خواست که یو اولترا با توجه به دوربین خوبش، ضد آب بود تا در هر شرایطی با آن به عکاسی و فیلم‌برداری می‌پرداختم. درگاه مادون قرمز هم که نداشت و برای همین نمی‌توانستم به عنوان کنترل تلویزیون از آن استفاده کنم! اما یک نکته دیگر که برایم اهمیت داشت، عدم توانایی فعالیت هر دو سیم کارت در شبکه 4G یا LTE بود. بر خلاف گوشی قبلیم که هر دو سیم‌کارت به صورت هم‌زمان دارای LTE بودند، در اینجا شما یکی از سیم‌کارت‌ها را فقط می‌توانید بر روی 4G فعال کرده و سیم کارت دیگر، تنها قادر به استفاده در 2G/3G است که برای محصولی در چنین رنج قیمتی، چندان قابل قبول نبوده و نشان می‌دهد اچ‌تی‌سی، اولویت چندانی برای مصرف کنندگان دو سیم کارت قایل نشده است.

    همیشه خوب بودن کافی نیست!
    اگر نگاهی به گوشی‌های تازه معرفی شده بیندازیم، متوجه می‌شویم که سازندگان به‌خوبی دانسته‌اند که خریداران برای تهیه یک گوشی جدید، به‌دنبال بهانه‌ای تازه هستند. سامسونگ در S8 پکیج کاملی از امکانات و طراحی جدید را عرضه کرد، ال‌جی با G6 یک نسبت جدید در ابعاد نمایشگر با طراحی خاص را ارایه نمود و سونی با ارایه فیلم‌برداری فوق آهسته، کاربران را با این گزینه سورپرایز کرد.

    اما اچ‌تی‌سی در یو اولترا، تنها مجموعه‌ای از امکانات خوبی را جمع آوری کرده که پیش از این هم شاهدش بودیم؛ در واقع هیچ چیز خاص و متفاوتی را نمی‌توان در آن یافت! حتی جنس بدنه دوست داشتنی و رنگش هم در اکثر اوقات در قاب کریستالی پنهان می‌شود و وجود مانیتور دوم را هم پیش از این در محصولات ال‌جی دیده بودیم.

    از طرفی قیمت این گوشی بسیار بالاست، بهایی که در حال حاضر از 2.700.000 تومان هم فراتر می‌رود و بی‌شک کاربر را پیش از خرید به این فکر می‌اندازد که برای این مبلغ هنگفت، چه چیزی را به‌دست می‌آورد. آیا داشتن یک گوشی صرفا خوب برای شما کافی‌ست و یا این روزها به دنبال محصولی هستید که علاوه بر خوبی، خاص هم باشد؟

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی
    مطالب مرتبط
    مطالب مرتبط بیشتر