سلامت دیجیتال؛ چگونه بلاک­چین انقلابی هوشمندسازی اقتصاد پدید آورد؟

عصر کالا- دفتر کل توزیع شده از فناوری‌های تحول­ آفرینی است که نوید دنیایی عاری از کلاهبرداری و تقلب را می‌دهد. این فناوری را می‌توان به مثابه‌ی پایگاه داده‌ای دانست که وظیفه‌ی به‌روزرسانی‌اش را تک­ تک شرکت‌کنندگان برعهده­ دارند.

سلامت دیجیتال؛ چگونه بلاک­چین انقلابی هوشمندسازی اقتصاد پدید آورد؟
نسخه قابل چاپ
چهارشنبه ۰۱ آبان ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۱:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری«عصر کالا» به نقل از اقتصادآنلاین، در این فناوری ویرایش یا حذف اطلاعات توسط یک فرد غیرممکن است. علاوه بر این، در فناوری دفتر کل توزیع‌شده، داده‌ها در چندین سیستم و نقطه‌ی جغرافیایی پخش و ذخیره می‌شوند. به عبارت دیگر، در این سیستم هیچ مدیریت متمرکز پایگاه‌داده یا ذخیره‌ی متمرکز داده‌ها وجود ندارد. بنابراین، امکان کلاهبرداری یا دستکاری و تغییر داده‌ها در سیستم‌­های مبتنی بر این فناوری عملا وجود ندارد.

    طی یک دهه گذشته، سوابق الکترونیکی بهداشتی به طور گسترده در بیمارستان­‌ها و کلینیک­‌های سراسر جهان به کار گرفته شده است. ترکیب سوابق پزشکی با قابلیت­‌های تحلیلی پیشرفته همراه با استفاده از هوش مصنوعی در این صنعت منجر به پیشرفت اقتصادی و عملیاتی شده که قابلیت شناسایی، ردیابی و کنترل بیشتر بیماری‌­ها را به جامعه پزشکی می­دهد. اما به دلیل خطر نشت اطلاعات همواره سوءظن نسبت به جمع‌­آوری داده در سوابق پزشکی وجود دارد. به طور مثال، در رسوایی نشت اطلاعات در سال 2016 شرکت هوش مصنوعی Deep Mind از مجموعه شرکت‌­های آلفابت گوگل اطلاعات مربوط به پرونده 1.6 میلیون بیمار را بدون رضایت افراد که شامل نام، اطلاعات و سوابق پزشکی می­‌شد فروخته بود.

    سیستم سلامت دیجیتال تنها زمانی در جامعه قابل پیاده­‌سازی می‌شود که افراد در تغییر نگرش خود ترغیب شوند و اجازه دهند اطلاعات پزشکی آن­ها توسط شخص ثالثی به فرمت دیجیتال تبدیل و پردازش شود. اما مشکلی که وجود دارد این است که تناقضی میان شخصی­سازی اطلاعات و حریم خصوصی افراد به چشم می­خورد. به این صورت که هر اندازه شخصی­سازی در اطلاعات و ویژگی‌­های فردی بیشتر صورت گیرد، عدم اعتماد افراد نسبت به اینکه از این اطلاعات چگونه و با چه اهدافی استفاده می­شود بیشتر شده و احساس نقض حریم خصوصی در افراد تشدید می­شود.

    برای درک بهتر ماهیت اعتماد و عدم اطمینان در سلامت دیجیتال، بد نیست نگاهی بر ابهامات و دلایل عدم اعتماد عمومی در این صنعت بیندازیم. معمولا ذی‌­نفعان این حوزه که متشکل از شهروندان، بیمه­‌گزاران، شرکت­های خدمات دهنده هوش مصنوعی و نهادهای دولتی هستند، اهداف و مقاصد متفاوت و بعضا متعارضی در مواجهه با نظام سلامت دارند و مسلما همگی به دنبال بیشینه­‌سازی نفع خود هستند. به واقع، احتمال سؤاستفاده هر یک از ذی‌­نفعان از داده‌­ها و انجام پردازش­های تجاری سودآور بدون رضایت طرف­های دیگر منشأ اصلی نگرانی است. همچنین، وجود تأخیر زمانی نسبتا طولانی میان سؤاستفاده از یک داده، برملاشدن این موضوع و پیگیری‌های قانونی مرتبط با آن عامل دیگریست که عدم اعتماد در حوزه سلامت هوشمند را دامن می­زند.

    به طور کلی چالش­های شکل­‌گیری بازار در این حوزه را می­توان در سه دسته تقسیم کرد. عدم تقارن اطلاعات، مسائل مربوط به حریم خصوصی و موضوع امنیت اطلاعات. در این نوشتار با استفاده از رویکرد عامل-اصلی برای حل این سه مشکل، اصلی­ترین عوامل اثرگذار شناسایی­‌ شده‌­اند. عواملی که برطرف کردن آن­ها به کمک فناوری‌­های نوظهور، اعتمادسازی در سلامت دیجیتال و به دنبال آن پیشرفت­‌های قابل­‌توجه در زمینه علم پزشکی را به ارمغان می­‌آورد.

    عدم تقارن اطلاعات منجر به پایین آمدن کیفیت پژوهش­های انجام شده و بروز خطا در نتیجه تحقیقات می­شود. به منظور حل این مشکل سازمان‌­ها معمولا هزینه‌­ای برای تأیید اعتبار و تضمین صحت داده­‌ها متحمل می­شوند. یا در غیر اینصورت، شرکت­ها و سازمان­های واسطه‌ای ایجاد می­شوند تا فرایند تایید اعتبار و صحت‌­سنجی اطلاعات را به عهده بگیرند که این روش نیز هزینه‌­هایی برای بخش عمومی و شهروندان به همراه می­آورد. از این رو، همواره کاهش این قبیل هزینه‌­های اجرایی و بروکراتیک دغدغه سازمان­های استفاده‌­کننده از اطلاعات بوده است.

    در این میان، در حالی که خریداران داده از در دسترس بودن داده­‌ها از طریق بانک­های اطلاعاتی سود می­برند، صاحبان داده اغلب این امر را به درستی در حکم دست­‌درازی به حریم شخصی خود تلقی می­کنند. هنگامی که افراد اطلاعات شخصی خود را فاش می کنند، دو نوع نگرانی درباره حریم­‌خصوصی اطلاعات بوجود می­آید. نخست، نگرانی از بابت استفاده نادرست از اطلاعات به دلیل عدم کنترل کافی افراد بر داده­‌های شخصی است و دیگری مربوط به استفاده ثانویه احتمالی از اطلاعات شخصی بدون رضایت صاحب داده است. برای نمونه، چه چیزی می­تواند برای شرکت­های داروسازی یا تولید تجهیزات پزشکی از پردازش داده­‌های سلامت مردم ارزشمندتر باشد. چه اینکه هرگونه سوداگری و بازاریابی در راستای جهت‌­دهی به ذائقه مصرف افراد از این طریق میسر خواهد شد. به ویژه هنگامی که پتانسیل بزرگی برای رفتار فرصت طلبانه و نقض قرارداد اجتماعی و اخلاقی در مبادله داده وجود دارد. به این خاطر، برخورداری شهروندان(صاحبان داده) از حق کنترل بر اطلاعات شخصی (تأیید، اصلاح و انتخاب) در سال­های اخیر به یک مطالبه جدی در سراسر جهان بدل شده است. پس، پرداختن به نگرانی‌­های مربوط به حریم خصوصی اطلاعات در سلامت دیجیتال مستلزم کنترل بر کیفیت جمع‌­آوری داده­‌ها، کنترل بر روش­های پردازش داده­‌ها، آگاهی از شیوه­‌های تضمین حریم خصوصی، رمزنگاری داده­‌های شخصی و بالاخره امکان دسترسی هر شخص به اطلاعات خود به خواهد بود.

    هم اکنون با استفاده از فناوری دفاتر کل توزیع شده می­توان بسیاری از این نگرانی­ها را کاهش داد و یا به طور کامل برطرف کرد. بلاکچین به دلیل بهره‌­مندی از پنج ویژگی منحصر به فرد باعث شده است تا به عنوان راه حل این مشکل مدنظر قرار گیرد:

        مدیریت غیر متمرکز؛ همه افراد امکان دسترسی به داده­‌هایشان را بدون اعمال محدودیت مرکزی در اختیار دارند.

        ارتباط end-end: سازمان­های میانجی حذف شده و دیگر نیازی به هزینه­‌های اضافی جهت تأیید و صحت­‌سنجی اعتبار اطلاعات وجود ندارد.

        شفافیت کنترل شده: داده­‌ها برای تمامی افراد سیستم قابل مشاهده است.

        غیر قابل­ برگشت­‌پذیری: امکان ایجاد تغییر در داده­‌ها به هیچ وجه وجود ندارد.

        قراردادهای self-executing: افراد مالکیت داده­‌هایشان را در اختیار دارند و با استفاده از قراردادهای هوشمند امکان مدیریت این خدمات در دسترس است.

    باید توجه داشت با روی کار آمدن بلاکچین بر سیستم سلامت دیجیتال نه تنها می­‌توان مشکلات قبلی را حل کرد، بلکه گونه جدیدی از تجارت داده­‌ها در این سیستم قابلیت پیاده‌­سازی پیدا می­کند؛ به این صورت که تجارت داده­‌ها با محدودیت زمانی تعریف ­شده در دسترس قرار خواهد گرفت که تا پیش از این امکان ارائه چنین خدماتی وجود نداشت. به طور مثال، داده­‌های قلب و عروق با ارزش یک هفته‌­ای. این چنین خدمات حجم بازار سلامت دیجیتال را چند برابر کرده و باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر این صنعت خواهد شد. در حال حاضر، نمونه‌های متعددی از بنگاه‌های خصوصی وجود دارد که از فناوری بلاک­چین برای تحول دیجیتال بخشی از زنجیره‌ی ارزش محصولات خود بهره گرفته­‌اند. کمپانی خرده‌فروشی والمارت از جمله‌ی این کسب‌وکارها است. در نقطه‌ی مقابل، نسبت به بخش خصوصی، دولت‌ها و بخش عمومی تا کنون کمتر از مزایای این فناوری استفاده کرده‌اند که امید می‌­رود در آینده نزدیک شاهد این تحولات در نظام اداری کشورها باشیم.

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی